السلام علیک یا رسول الله
 
جملات زیبا
مرا به خلسه میبرد حضور ناگهانی ات...
درباره وبلاگ


من نه عاشق بودم، و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من، من خودم بودم و یک حس غریب، که به صد عشق و هوس می ارزید، من خودم بودم و دستی که صداقت می کاشت، گر چه در حسرت گندم پوسید، من خودم بودم و هر پنجره ای، که به سرسبزترین نقطه بودن وا بود، وخدا می داند، سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود، من نه عاشق بودم، و نه دلداده گیسوی بلند، و نه آلوده به افکار پلید، ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` ,•’``’•,•’``’•, ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,•’ ,•’``’•,•’``’•, ’•,`’•,*,•’`,•’ ,•’``’•,•’``’•,. ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,•......’ …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` ,•’``’•,•’``’•, ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,•’ ,•’``’•,•’``’•,. ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,•......’ …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` ,•’``’•,•’``’•, ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,•’ ,•’``’•,•’``’•, ’•,`’•,*,•’`,•’ ,•’``’•,•’``’•,. ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,•......’ …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,• من به دنبال نگاهی بودم، که مرا از پس دیوانگی ام می فهمید...
آخرین مطالب
نويسندگان
چهار شنبه 27 / 6برچسب:, :: 7:38 بعد از ظهر ::  نويسنده : شکیبا

   دل نازنینش برای خاکستر ریزها هم تنگ می شد؛ چند روز که نیامد، خودش رفت عیادتش...

 

 

        در روزگاری که فرزند دختر داشتن ننگ بود، تمام قامت در حضورش می ایستاد و خطابش می کرد: مادرِ پدرش...

 

       به خدا گفته بود هنگام حساب امّتم، فقط من و تو باشیم؛ مبادا آبرویش برود، البت خدا هم سنگ تمام گذاشته بودها! گفته بود: "فقط خودم، تا آبرویش حتی نزد پدرِ امت هم نرود" 
 

 

   لحظات آخر بود، بر او سخت آمد، مَلَک مامور عرض کرد این ساده ترین است؛ باز به یاد امت افتاد، گفت تا می توانی بر من سخت بگیر و از سختی کار امتم کم کن...

 

 

     آنقدر برای امتش حرص خورد، که صدای خدا را هم در آورد: "لَعَلّکَ باخِعٌ نَفسَکَ علی ءاثارِهم...

 

 

 رَحمَة للعالَمین است دیگر...

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 89
بازدید ماه : 1229
بازدید کل : 29711
تعداد مطالب : 197
تعداد نظرات : 139
تعداد آنلاین : 1



.

تعبیر خواب آنلاین